۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

ز آن چه بکشتیم،چه برداشتیم؟

فن ما "مونتاژ کار" اسباب و آلات دیگران است؛دامداران "چشته خور" کره و پنیر بلغار،کشاورزانمان پلو خور ینگه دنیا،شاعر انمان مترجم و منتحل آثار غیر و فلاسفه مان "نشخوارگر" فکر غرب هستند. در نتیجه دانشگاه به آن حد از افت و افول رسیده که کمتر کسی را در سطح بین الملل می توان نشان داد.
استاد باستانی پس از ذکر مطلب فوق می نویسند: به قول ما پاریزیها"یک اطاق داریم پر چوب،یک چوب نداریم دستمان بگیریم" و آنهایی هم که در خارج موقعیت مناسب داشته اند چون در اینجا امکانات برایشان نیست، سری به ما نزدند،در نتیجه "حجه الا سلام" ها،حجه الا مسال" شدند. ونظامی گفته است:
ما بسی از آب و زمین کاشتیم / ز آن چه بکشتیم،چه برداشتیم؟
بیل نداری،گل صحرا مخار / آب نداری،جو دهقان مکار

هیچ نظری موجود نیست: