وقتی از کرمان برای ادامه تحصیل به تهران آمدم،به ناچار به مدرسه، رشدیه (مروی) رفتم.در آن یک سال در خدمت استاد اجل جناب محیط طبا طبایی تاریخ آموختم،هر چند شاگرد خوبی نبودم،اما به هر حال راهی به دهی برده ام.
استاد باستانی از معلم آن سال خود در ادامه می نویسند:
استاد "محیط طیاطبایی زواره ایی" آن سال، بخاطر معلمان توده ای مجبور شده بود که در آن دبیرستان تدریس کند. وبه قول صائب:
زنجیر موج،مانع شور محیط نیست
مجنون ما به سلسله عاقل نمی شود
و امروز من مقاله خود را به پیشگاه استادی که در فضیلت ، مردمی ، استغناء ،بی باکی،خیر خواهی و دفاع از حقوق جامعه ضرب المثل است تقدیم می کنم:
سنت ابر است این،که هر چه گیرد زبحر
جمع کند جمله را ،باز به دریا دهد
استاد باستانی از معلم آن سال خود در ادامه می نویسند:
استاد "محیط طیاطبایی زواره ایی" آن سال، بخاطر معلمان توده ای مجبور شده بود که در آن دبیرستان تدریس کند. وبه قول صائب:
زنجیر موج،مانع شور محیط نیست
مجنون ما به سلسله عاقل نمی شود
و امروز من مقاله خود را به پیشگاه استادی که در فضیلت ، مردمی ، استغناء ،بی باکی،خیر خواهی و دفاع از حقوق جامعه ضرب المثل است تقدیم می کنم:
سنت ابر است این،که هر چه گیرد زبحر
جمع کند جمله را ،باز به دریا دهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر