۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

گر بر سر خاک من رسد مخموری

"در سراسر رومانی کشت و زرع دیده می شود.از بخارست تاکنستانتزا،از کنستانتزا تا آدم کلیسی و منغالیا،از کلوژ تا دامنه های کار پات و ملداوی ،همه تراکتور خورده است."
آقای باستانی پاریزی در ادامه خاطرات خود می نویسند: در کنستانتزا،از یک کارخانهء شراب سازی دیدن کردیم،بشکه های ده تنی آن در کنار هم چیده و مملو از شراب های کهنه و نو، هر یکی از دیگری بهتر.همهء این ها تبدیل به ارز می شود و به کشور برمی گردد.خاک این کشتزارها بوی شعر خیام می داد که می گوید:
چندان بخورم شراب،کاین بوی شراب / آید ز تراب،چون روم زیر تراب
گر بر سر خاک من رسد مخموری / از بوی شراب من شود مست و خراب
.......
باستانی پاریزی/هواخوری باغ/ص345

هیچ نظری موجود نیست: