۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

جمعی ز گزارش تو، فریاد کن است


"قوام السلطنه که به نخست وزیری ایران رسید،ابتدا سه وزیر توده ای را در کابینه وارد کرد،بعد سید ضیاء الدین طباطبایی را بازداشت نمود و سپس به مسکو رفت و قرار داد واگذاری نفت شمال را با روسها امضاء کرد.
چون باید این امتیاز به تصویب مجلس برسد انتخابات دوره پانزدهم را برگزار کرد ولی قبل از آن چون باید انتخابات تحت نیرو های خارجی نباشد پس نیروهای ارتش سرخ را مجبور به خارج شدن از ایران کرد. اولین طرحی که مجلس دوره پانزدهم به پیشنهاد دکتر شفق تصویب کرد این بود که :دولت درقرار داد نفت،حسن نیت داشته است ولی مجلس به مصلحت ملت ایران آن را کان لم یکن اعلام می کند."
استاد باستانی پاریزی ضمن بیان مطالب فوق ادامه می دهند:
در آن ایام در خوابگاه امیرآباد دوران دانشجویی را می گذراندم ووزارت فرهنگ علاوه بر کمک هزینه تحصیلی صد و سی تومان هم به عنوان سوخت زمستانی و خرید نفت پرداخت می کرد. ولی آن سال اعلام داشت که ساختمانهای کوی از شوفاژو بخاریهایی استفاده می کند که نفت آنرا دانشگاه تامیین می کند لذا مبلغ فوق را قطع نمود .
بچه ها اعتراض کردند ووزارتخانه یک بازرس فرستاد واو می گفت: دولت پول زیادی ندارد و اطاق های شما هم که گرم است.عده ای از دانشجوها گفتند ما که اطاق مستقل داریم خودمان نفت را می خریم و عده ای نیز در شهر در مدارس قدیمی ساکن هستند وغیره ،خلاصه بازرس درمانده شده بود و من فی المجلس رباعی زیر را خواندم:
ای بازرس که،فیس تو،چند تن است / جمعی ز گزارش تو، فریاد کن است
در مسالهء نفت،به حسن نیت / پندار،که این نیز کان لم یکن است
بازرس گفت: خیلی خوب بخاطر این آقا می گویم امسال هم پول نفت را بپردازند.
...
باستانی پاریزی/هواخوری باغ /ص388و389

هیچ نظری موجود نیست: