۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

امشب سری به گوشهء میخانه می زنم


دکتر باستانی پاریزی می نویسند:"روزی یکی از دوستانم به شوخی می گفت:کم کم دارم به حرفهای تاریخی باستانی بی اعتقاد می شوم ،مبادا حرفهای تاریخیش نیز مثل اعترافی باشد که در ابیات زیر اشاره نموده است:
امشب سری به گوشهء میخانه می زنم / آبی بر آتش دل دیوانه می زنم
من اهل ذوقم،از تو چه پنهان و،گاه گاه /تغییر ذوق را، دو سه پیمانه می زنم
در جوابش گفتم:
در شعر مپیچ و در فن او / کز اکذب اوست احسن او
وهفتصد سال قبل نیز که خاقانی از شیروان به زیارت خانه خدا می رفت شعر زیر را می سراید:
دهان شیشه گشا،صبح شد شراب بریز /مئی به ساغر من همچو آفتاب بریز"
....
باستانی پاریزی/هوا خوری باغ/ص338

هیچ نظری موجود نیست: