۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

آنچه نصیب است نه کم می دهند


مشهدی جعفری از اهالی کرمان،مردی فقیر و خوش مشرب بود.اغلب متعینین سور او را روبراه می کردند و هر وقت چیزی از جایی نمی رسید قالی یا سماور و منقل برنجی خود را گرو می داد و بساط سور و پلو شب را علم می کرد و روز بعد به این وآن می گفت دیشب منقل پلو خوردیم و یا پریشب قالی کباب داشتیم .در مقابل او یک حاج محمد تقی یزدی بود که متول و متعین صاحب میلیون ها ملک و مال بود اما بیماری قند داشت و ناچار از یک رژیم غذایی سخت پیروی می کرد و اغلب نان برشته وآب اسفناج جوشانده مصرف می کرد.
استاد باستانی پاریزی در کتاب از پاریز تا پاریس می نویسند:وقتی زن و فرزند مشهدی جعفر می گفتند از گرو دادن قالی و فرش و سماور در گذر،ما حاضریم امشب نان و کشک بخوریم پاسخ می داد:نه جانم،بی خود به خودتان سختی ندهید.خدا گفته که ما هر شب پلو بخوریم و حاجی محمد تقی هر صبح یک لیوان آب آهک بخورد و ظهر یک بشقاب آب اسفناج.
آنچه نصیب است نه کم می دهند
گر نستانی به ستم می دهند

هیچ نظری موجود نیست: