۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

شمعی بیاورید که خالی ست صحنه، آه

وقتی هنرمند وبازیگر سنتی وسیاه باز ایران زمین"مهدی مصری" نقاب در خاک کشید شاعر نامدار سیاوش کسرایی برای او سرود:
خالی ست صحنه،آه
رفته است آن سیاه ...
افسانه های شاه و وزیر و سیاه گول
افسرده می شوند
گل خنده های سرخ
در سایه های خاطره پژ مرده می شوند
با ما بسی سیاه وسپید است در گذار
اما یک از هزار
آن غمگسار نیست
او هم ستاره بود که در شب نشست و رفت
اما ستاره های چو او بی شمار نیست.
شمعی بیاورید که خالی ست صحنه،آه
تا ما رسیده ایم
رفته است آن سیاه

هیچ نظری موجود نیست: