۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

من از مام وطن بس شرمسارم


جنگ جهانی دوم که آغاز شد ، نخست وزیر اعلام بی طرفی ایران را به دول جهان اعلام نمود. اما قدرتهای درگیر در جنگ مانند جنگ بزرگ جهانی قبل، کشورمان را بی نصیب نگذاشتند و ضررهای جبران ناپذیری را وارد کردند. فریدون توللی وضعیت نابسامان کشورمان واوضاع برو کراسی دستگاه هیات حاکمه را در سال 1324 چنین تعریف می کند:
الا ای ساربان بربند محمل / کزین بومم بسی رنج است بر دل
نه ایران است این مخروبه مسکن / نه ایران است این ویرانه منزل
نه ایران است این بومی که ایدر / زاشک بینوا غرق است در گل
نه ایران است این فرسوده میهن / که افتاده است در چنگ اراذل
مرا روی اقامت در وطن نیست / که رنجم بی ثمر افتاد و باطل
بسی کوشیدم و برنامد افسوس / ز دستم خدمتی شایان و قابل
من از مام وطن بس شرمسارم / که جز افسوس و آهم نیست حاصل
نه ملک است این که جای روبهان است / در او شیران گرفتار سلاسل
همه ظالمفهمه خائن،همه دزد / همه فاسد،همه نادان و جاهل
همه در زرستانی چست و چالاک / همه در جانفشانی سست و کاهل
همه اندر خفا یار اجانب / همه اندر ملا خصم افاضل
به مجلس گرزه مارانی خطرناک / همه پرزهر و پرکین چون هلاهل
یکی،در بند ترفیع مقامات / یکی،در کار تحصیل مشاغل
یکی،گرم خرید چای و شکر / یکی،مست فروش جوز و فلفل
یکی،مستخدم دربار قیصر / یکی،فرمانبر در گاه هرقل
یکی، تا برکند بیخ وطن را / به کار سحر،چون سحار بابل
برین مجلس ، که سرتاپا فریب است / کجا،دل خوش نماید مرد عاقل
تو هان ای رنجبر رزمی که ارباب / ز رنج و محنتت، آسوده غافل
تو هان ای برزگر، عزمی که ملاک / تو را فرقی تداند از عوامل
تو پنداری همی کاین بخت وارون / تو را از آسمان گردیده نازل
تو پنداری که این دست خدایی است؟ / که افکنده است بر پایت سلاسل
تو فرزند یل این آب و خاکی / ره خواری و مظلومی فروهل
گره کن مشت و بر فرق خسان کوب / قیود بندگی یکباره بگسل
و گرنه کشتی بخت تو تا حشر / ز گرداب بلا ناید به ساحل
......
نقش فریدون توللی در ادبیات/ص188

هیچ نظری موجود نیست: