۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

ناصر الملک آمد و مسند ربود


شورای سران مشروطه خلع محمد علی شاه را از مقام سلطنت اعلام و فرزند 12 ساله اوبنام احمد میرزا را پادشاه و ابتدا عضدالملک بعد از او ناصر الملک را نایب السلطنه تعیین نمودند.وقتی شاه سابق به کمک قوای روسیه از بندر اودسا برای به دست گرفتن تاج وتخت به ایران در زمان ناصر الملک حمله نمود. ملک الشعرای بهار در ترکیب بند زیر به همدست بودن نایب السلطنه با روسها هم در حمله به ایران و هم ماجرای اخراج مورگان شوستر مستشار امریکایی اشاره می نماید:
ناصر الملک آمد و مسند ربود /با وزیران پیل بازی ها نمود
حیله ها انگیخت تا خود از شمال / شاه سابق با سواران رخ نمود
شوستر آن والامشیر ارجمند / بهر دفعش دست غربت بر گشود
آمد از روسیه اولتیماتومی / سرخ وزرد و ازرق و زرد وکبود
ناصر الملک از طبابت های خویش / اینچنین بر خستگان بخشود سود
از دواهایش شفا نماند پدید / وین مریض از آن کسل تر شد که بود
این مریض و این دوا را مولوی / کرده اندر مثنوی خوش وانمود
کز قضا سر که انگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی می نمود
آن علاج و آن طبابت های او / ریخت یک سر از طبیبان آبرو
خائنان زین کار نبود ننگشان / کور بادا کور چشم تنگشان
بنده و اجری خور روسند و بس / از تمدن خواه تا الدنگشان
اندر این صلحی که کردند این گروه / مولوی گفته ست روی و رنگشان
کز خیالی صلحشان و جنگشان / وز خیالی نامشان و ننگشان
این وزیران از کهین و از مهین / لعنت الله علیهم اجمعین

هیچ نظری موجود نیست: