۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

بیا تو آزادی به خاک ایرانم


در سال ،1387 وقتی بهار وتابستان کم آبی را پشت سر می گذاشتیم و مردم کشورمان خشکسالی سال جدید را با افزایش بی رویه قیمتها گره زده بودند ،با قلوبی شکسته منتظر قهرمانان خود در پکن بودند که نامرادی های روزگار را با مدالهای رنگین دلاوردمردان خود جشن بگیرند.ولی دست تقدیر و مدیریت های نا موفق این شانس را هم از آنهاگرفت . اما در واپسین لحظه های المپیک یک جوان غیرتمند از جنوب تهران( شهر ری) توانست بارقهء امید و شاد زیستن را به روح ناامید و خستهء مردمان این دیار هدیه بدهد . شاعر خوب معاصرمان خانم پوپک نیک طلب شعر زیر را به هادی ساعی برنده زرین المپیک تقدیم کرد:
نه عاشق آبم نه عاشق بادم
نه عشق این دنیا بمانده در یادم
نه عاشق خاکم نه عاشق آتش
منم اسیر تو ز عشق آزادم
اسیر عشق توام شکسته کاسه دل
چولاله در باران ز گریه ام شادم
اسیر ودیوانه منم که مجنونم
منم که شیرینم منم که فرهادم
بیا تو آزادی به خاک ایرانم
به ساز و ‌آوازم به زخمه فریادم

هیچ نظری موجود نیست: