۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

حضرت اشرف،رسید واشرفی آورد

احمد قوام السلطنه فرزند میرزا ابراهیم معتمد السلطنه در حیات سیاسی خود شش بار به نخست وزیری رسید.در بهمن سال 1324 برای سومین بار به نخست وزیری رسید که در ابتدا عده ای از عوامل انگلیسی مانند سید ضیا الدین طباطبایی ،علی دشتی،جمال امامی وغیره را بازداشت کرد وسپس سیاست مودت با دول بزرگ از جمله دولت شوروی را پیگیری نمود.
قوام به منظور مقابله با حزب توده وبازگرداندن آذربایجان وجلوگیری از انتزاع کردستان توسط محمد قاضی در هشتم تیر ماه 1325 حزب دموکرات ایران را تاسیس نمود.
رهبر حزب را خود قوام بر عهده گرفت و افرادی چون مظفر فیروز ،احمد آرامش،دکتر حسن ارسنجانی ،عباس اسکندری،سید البوالحسن حائری زاده،سید حسین مکی،دکتر مظفر بقایی ،محمود محمود،دکتر حسین پیرنیا،دکتر منوچهر اقبال،دکتر علی امینی،ابوالحسن عمیدی نوری از گردانندگان حزب بشمار می آمدند.
فریدون توللی از جمله نویسندگان مبارز در آن سالها بود که به مقابله با قوام وحزبش پرداخت.او در التفاصیل می سراید:
حضرت اشرف،رسید واشرفی آورد / تا که ببندد دهان مدعیان را
مردم اوباش گرد خویش بخواند / رام نماید به حیله خرد وکلان را
سر بنهد از طلای ناب و کند بند / سیل خروشان خلق وجبر زمان را
تیغ سیایت نهد به گردن احرار / می بکشد در مشیمه فکر جوان را
محتسب وشحنه وعسس بفریبد / رشوه دهد ناکسان و بی پدران را
روبهکان را به ریشخند کند شیر / بو که به عجز آورند شیر ژیان را
لیک از این نکته غافل است که امروز / فکر جوان خیره کرده چشم جهان را
وضع جهان نو شدست و دور زمان نو / کس نتواند شکست کلک وبنان را
توده گشودست چشم وآمده هوشیار / پاره نموده است کند و بند گران را
خاسته از جای و بهر جنبش و پیکار / بر سر هیجا نهاده نقده روان را
حضرت اشرف نه بلکه حضرت اشراف / چاره نیارند کرد رنجبران را
رنجبر امروز مشت محکم دنیاست / این گله دیگر پذیره نیست شبان را
.....
نقش فریدون توللی در ادبیات /ص153

هیچ نظری موجود نیست: