وقتی مردم هلند می خواستند در برابر دریا سد بسازند،ناچار شدند با کشتی های بزرگ از انگلستان سنگ وارد کنند تا وسط دریا بریزند و آنگاه سد بسازند تا پس از زه کشی گل بکارند و آنرا به دنیا صادر کنند.
در جنگ جهانی دوم وقتی مردم هلند در چنگال زشت جنگ اسیر بود. آمریکا به هلند پیغام داد که حاضر است تابلوی "کشیک شب" اثر "رامبراند" را با پنج کشتی آذوقه مبادله کند. این درست مصادف با زمانی است که زنان ودختران در برابر یک بسته سیگار و یا کمی نان خود را می باختند.اما دولت هلند نپذیرفت و حالا همین تابلو و امثال آن است که کشتی کشتی جهانگرد را به آمستردام می کشاند.
دکتر باستانی پاریزی ضمن بیان مطلب بالا شعر سلطان بایسنقر را بیان می کنند:
ما یوسف خود نمی فروشیم
تو سیم سیاه خود نگهدار
در جنگ جهانی دوم وقتی مردم هلند در چنگال زشت جنگ اسیر بود. آمریکا به هلند پیغام داد که حاضر است تابلوی "کشیک شب" اثر "رامبراند" را با پنج کشتی آذوقه مبادله کند. این درست مصادف با زمانی است که زنان ودختران در برابر یک بسته سیگار و یا کمی نان خود را می باختند.اما دولت هلند نپذیرفت و حالا همین تابلو و امثال آن است که کشتی کشتی جهانگرد را به آمستردام می کشاند.
دکتر باستانی پاریزی ضمن بیان مطلب بالا شعر سلطان بایسنقر را بیان می کنند:
ما یوسف خود نمی فروشیم
تو سیم سیاه خود نگهدار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر