۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

به شهر خود روم شهریار خود باشم

وقتی بین اکبر شاه و فرزندش جهانگیر اختلافی افتاد و جهانگیر( ولیعهد) به اله آباد رفته ومدتی این قهر ادامه داشت تا آنکه روزی به خواجه شیراز پناه می برد واز او مدد می خواهد و دیوان حافظ را که باز می کند ،نوشته شده بود:
چرا نه در پی عزم دیار خود باشم / چرا نه خاک ره کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم / به شهر خود روم شهریار خود باشم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی / که روز واقعه پیش نگار خود باشم
وفرصت را غنیمت می شمارد و فورا" روانه پایتخت نزد پدر می شود وآشتی می کند و از قضا اکبر شاه نیز شش ماه بعد فوت می کند و جهانگیر به پا دشاهی می رسد.

هیچ نظری موجود نیست: