مگر میان گلستان وبوستان فرقی است؟

از قدیم الایام یکی از سرگرمی هایی که در زنگ انشاء معلمان انجام می دادند و دانش آموزان را به تفکر واندیشه وادار می کردند موضوع علم بهتر است یا ثروت؟ بود. بعدها گلستان سعدی بهتر است یا بوستان ؟نیز از جمله موضوعاتی بود که معلمان ادبیات مطرح می کردند ودانش آموزان را به تحقیق ومطالعه بیشتر تشویق می کردند.

یکی از معلمان دوره سلطنت پهلوی بنام حسین سمیعی ادیب السلطنه در خرداد 1316 که بعدها رئیس مخصوص شاه و رئیس فرهنگستان شد موضوع گلستان بهتر است یا بوستان را در کلاس درس خود عنوان می کند و پس ازخواندن انشاهای شاگردان، سروده زیر را می خواند:

به باغ فردوس اندر یکی مناظره بود / میانه دو سه تن نوجوان دانشجوی

سخن همی زگلستان و بوستان می رفت / یکی از این سو رفتی و دیگر از آن سوی

یکی برای گلستان محسناتی گفت / بسی دلیل بر آن برشمرد توی به توی

یکی دگر صفت بوستان بیان می کرد / به حجتی متیقن به منطقی نیکوی

یکی بدان یک گفتی که گر تو را ذوقی است / سخن مگوی و به از بوستان کتاب مجوی

به پاسخ این یک می گفت:تا گلستان هست / ز بوستان سخن انصاف نیست یاوه مگوی

جدل فزون شد وبحث اندرین مقوله و من / به حیرت اندر زین احتجاج روباروی

که ناگه از طرفی بلبلی زشاخ گلی / پرید و گفت که: ای بلبلان ره گوی

زمن حدیث گلستان وبوستان شنوید / که عمر من به سر آمد در این سراچه و کوی

سخن چو گوید مرد حکیم گستاخی است / که ما کنیم در آن اختیار زشت و نکوی

چه موشکافی شاید میانهء دو کتاب؟ / که اختلاف ندارد به قدر یک سر موی

مگر میان گلستان وبوستان فرقی است / به پیش چشم حقیقت شناس معنی جوی؟

که آب را نبود فرق در میانه اگر / زچشمه ای به در آید شود روان به دو جوی

شراب ناب که گلگون و خوشگوار بود / تفاوتی نکند گر کنندش در دو سبوی

دوئی میان گلستان و بوستان نبود / که بوی با گل آمیخته است و گل با بوی
....
باستانی پاریزی/هواخوری باغ/ص18و19