وقتی فتحعلی شاه قاجار از شجاع السلطنه مایوس شد.تصمیم گرفت عباس میرزا را برای آرام کردن مناطق کویری بطرف یزد و کرمان بفزستد.عباس میرزا از طریق نائین به یزد رفت و عبدالرضا خان را تامیین داد و همراه خود برداشت و به کرمان رفت.
استاد باستانی پاریزی در کتاب کاسه کوزه تمدن صفحه 17 می نگارند:این حرکت اگر چه برای حل قضیه یزد و گوشمالی عبدالرضا خان و شفیع خان راوری بود ولی در اصل برای یکسره کردن کار شجاع السلطنه رقیب خطرناکش بود.بهمین خاطر وقتی عباس میرزا به قلعه آقا-مرکز رفسنجان- رسید نامه ای به شجاع السلطنه نوشت و در آن این بیت خواجه را همراه کرد:
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کس ام از بهر مال و جاه نزاع
شجاع السلطنه نیز در آخر نامه اش به برادرش این بیت حافظ را آورد:
خدای را به می ام شستشوی باده دهید
که می نمی شنوم بوی خیر ازین اوضاع
استاد باستانی پاریزی در کتاب کاسه کوزه تمدن صفحه 17 می نگارند:این حرکت اگر چه برای حل قضیه یزد و گوشمالی عبدالرضا خان و شفیع خان راوری بود ولی در اصل برای یکسره کردن کار شجاع السلطنه رقیب خطرناکش بود.بهمین خاطر وقتی عباس میرزا به قلعه آقا-مرکز رفسنجان- رسید نامه ای به شجاع السلطنه نوشت و در آن این بیت خواجه را همراه کرد:
قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کس ام از بهر مال و جاه نزاع
شجاع السلطنه نیز در آخر نامه اش به برادرش این بیت حافظ را آورد:
خدای را به می ام شستشوی باده دهید
که می نمی شنوم بوی خیر ازین اوضاع