حدود هفتاد سال قبل در سال 1325ش برای ادامه تحصیل بهمراه شاگرد اول دانشسرا-عبدالمدی جلالی خلیل آبادی- از رفسنجان به سمت کوه راویز،گردنه زین الدین،گدار کرمونشو،عقدا ،یزد و بعد اردستان و نایین و گردنه ملا احمد و کاشان و قمصر و ابیانه و هنجن وارد شدیم.
استاد باستانی پاریزی درادامه خاطرات خود از آنسال می نویسند:
راننده کامیون ارتشی ما آدم با ذوقی بود.هر جا آبی و درختی می دید ،توقفی می کرد و قلیانی می کشید. ساعتی که در محل مقسم نطنز توقف کرد ،نهر آبی دیدم که در جوی ها ی متفاوت به شرق و غرب و جنوب کوهستان سرازیر می شد . در هنجین اتومبیل خراب شد و تا تعمیر آن،ساعتی بهمراه دوستم به زیر سایه پلی کوچک پناه بردیم و با زغالی بر سقف کوتاه پل نوشتم:
پل هنجن که زیر سایه اوست / که پاریزی چنین خطی نوشته
نوشته یادگاری این سخن را: / خوشا آن کو خرش از پل گذشته!
.....
اطلاعات/ش25444-9/8/91-ص6
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر