۱۳۸۸ دی ۱۸, جمعه

به خدا جمله خاص و عام خرند

بسیاری از اهل ادب در روزگار مشروطه،اشعار سید اشرف الدین را نمی پسندیدند،وحتی ملک الشعرای بهار اعتنایی هم به او نداشتند و عارف قزوینی نیز به او سخت تاخته است.ولی هیچکدام منکر نفوذ معنوی این مرد در عامه نشده اندو شاید گاهی حسد و حسرت هم منتهی می شد.
استاد باستانی درادامه مقاله "تاثیر گیلان درنسیم شمال" می نویسند:
مخالفت عارف شاید در اثر بستگی سید اشرف با خوانین گیلان،خصوصا" سپهدا ر بوده باشد و عارف او را به عوام فریبی و خر کردن عامه متهم نموده است. او در قطعهء "خرنامه عارف"(1340ق) که بسیاری از اهل فکر ایران از پیشرفت مایوس شده بودند و کمونیسم جان تازه گرفته بود و رضا خان به قدرت نرسیده بود می سراید:
خواندم امروز من نسیم شمال / خوانده ناخوانده کردمش پامال
در دریات سید اشرف را / نامه سر تا به پا مزخرف را
ای نسیم سحر به استعجال / کن سوالی تو از نسیم شمال
پی تخریب کله های عوام / از چه داری تو جد و جهد تمام
روزنامه است یا که این شعر است / یا طلسمات باطل السحر است
روزنامه نه خوانچه و خوان است / که در او ماهی و فسنجان است
گوییا ای مدیر خر کردن / منفعت برده ای ز خر کردن
ای خر از این خران چه می خواهی / تو ز خود بدتران چه می خواهی
اهل این ملک بی لجام خرند / به خدا جمله خاص و عام خرند....
آنکه دارد ریاست وزرا / به خداوند خالق دو سرا
زین خران جملگی بزرگتر است / می توان گفت یک طویله خر است

هیچ نظری موجود نیست: