۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

شد کهن قصه چنگیز ز بیداد تو نو

پس از پیمان شکنی محمد علی شاه از فرمان مشروطه و به توپ بستن مجلس شورای ملی و کشتار مردم در آذربایجان، ملک الشعرا ی بهارشعری با استفاده از غزل سعدی در قالب مسمط مخمس نوشته ودر مجله خود منتشر می نماید:
کشت ملت را زستم کردی پاک درو
به جهان دل ز چه بندی پس ازین گفت و شنو
« ای که در نعمت و نازی به جهان غره مشو
که محال است در ین مرحله امکان خلود»
بگذر از خطه تبریز و مقام شهداش
بشنو آن قصه جانسور و دل از غم بخراش
اندر آن خطه پس ازآن کشش و آن پرخاش
« خاک راهی که بر آن می گذری ساکن باش
که عیون است و جفون است وخدود است و قدود» ....
سرزند کوکب مشروطه زگردون کمال
به سر آید شب هجران و دمد صبح وصال
کار نیکو شود از فر خدای متعال .....

هیچ نظری موجود نیست: