در مراسم ختم مرحوم پرویز مشکاتیان که در مسجد جامع شهرک غرب در هشتم مهر 88 برگزار شد. استاد محمد رضا شجریان سخنانش را با رباعی عمر خیام شروع کرد:
آنانکه محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
و سپس با اشاره به نوه های خود گفتند:پرویز خانه گرم خود را با دو دسته گل نازنین گذاشت و همجوار عطار و خیام شد و اینک داغش ما را کلافه می کند. و بعد شعر زیر را با غم و اندوه فراوان خواندند:
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه توست
آنانکه محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه ای و در خواب شدند
و سپس با اشاره به نوه های خود گفتند:پرویز خانه گرم خود را با دو دسته گل نازنین گذاشت و همجوار عطار و خیام شد و اینک داغش ما را کلافه می کند. و بعد شعر زیر را با غم و اندوه فراوان خواندند:
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه توست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر