در اوایل آبان سال 1349 مادر دکتر خانلری از دنیا رفت. مرحوم اخوان ثالث که در مجالس ترحیم نتوانسته بود شرکت کند چند رباعی زیر را برای دکتر فرستاد:
ای فضل و ادب را پدری افسر تو / گفتند که رفت از جهان مادر تو
گیراد تسلی دل غم پرور تو / امید که باشد این غم آخر تو
****
هر چند که رفت مادرت،چون پدرت / گشتی به یتیمی چو درخشان گهرت
لیک او چو تو زاد،جاودان در تو زید / چونانکه تو در زادهء ذوق و هنرت
***
باری غم و درد از دل دانای تو دور / وز دست رس محن،سراپای تو دور
خوبا،دگر آنچه خوب و خوش،نزدیکت / بادا و بد از صورت و معنای تو دور
ای فضل و ادب را پدری افسر تو / گفتند که رفت از جهان مادر تو
گیراد تسلی دل غم پرور تو / امید که باشد این غم آخر تو
****
هر چند که رفت مادرت،چون پدرت / گشتی به یتیمی چو درخشان گهرت
لیک او چو تو زاد،جاودان در تو زید / چونانکه تو در زادهء ذوق و هنرت
***
باری غم و درد از دل دانای تو دور / وز دست رس محن،سراپای تو دور
خوبا،دگر آنچه خوب و خوش،نزدیکت / بادا و بد از صورت و معنای تو دور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر