۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

صد داد ز دست فلک شعبده باز

یکی از شاگردهای مدرسهء دارالفنون پسر شاهزاده آجودان بود.او هر وقت به پسرش در بین دانش آموزان برخورد می کرد،اعتراضی به او می کرد.یک روز که نتوانست چیزی از او پیدا کندو نخواست بی اعتراض هم رهایش کند،به او گفت:"صمد!زهر مار!باز تو جوراب رقیه را پات کردی؟!"
مرحوم عبدالله مستوفی در کتاب "زندگی من" ادامه می دهند:
با همه این سخت گیری ها شاهزاده صمد چیزی از آب در نیامد و در مجالس خصوصی اعیان زاده ها ضرب می گرفت و تصنیف می خواند و مسخرگی و مطربی می کرد. و پس از سی سال زندگی بی نظم و آلوده به افیون و الکل بدرود حیات گفت.
روزی در یکی از مجالس،شاهزاده صمد تنبک بر روی زانو گذاشته و رباعی زیر را می خواند:
صد داد ز دست فلک شعبده باز / شهزاده به ذلت و گدا زاده به ناز
نرگس ز برهنگی سرافکنده به پیش / صد پیرهن حریر پوشیده پیازو در هنگام خواندن مصرع دوم ،که "شهزاده به ذلت" را می خواند اشاره به سمت خود می کرد و در "گدازاده به ناز" به سمت صاحبخانه اشاره می کرد.

هیچ نظری موجود نیست: