۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

نسیم صبا بغداد بعد خرابها

نسیم صبا بغداد بعد خرابها

مستعصم بالله در 14 صفر 656ه بدست لشکریان هولاکوخان مغول کشته شد.سعدی در قصیده ای تحت عنوان"...حبست بجفنی المدامع لا تجری..." می گوید:
نسیم صبا بغداد بعد خرابها / تمنیت لو کانت تمر علی قبری
بکت جدر المستنصریه ندبه / علی العلماء الراسخین ذوی الحجر
شیخ که روزگاران جوانی خود را در نظامیه بغداد گذرانده است ،از مغولهای کوتاه قد و خراسانیهای همراه آنها چنین سخن می گوید:
ضفادع حول الماء تلعب فرحه / اصبر علی هذا و یونس فی القعر
(قورباغه های اطراف دجله به رقص آمده اند،چگونه من می می توانم صبور باشم،درحالیکه یونس را در قعر آب می بینم؟)
و سپس درباره خلیفه می سراید:
ایذکر فی اعلی المنابر خطبه / و مستعصم بالله لم یک فی الذکر
ایا احمد المعصوم لست بخاسر / و روحک فی الفردوس عسر مع الیسر
سعدی در قصیده دیگری در رثاء خلیفه چهل و شش ساله عباسی می سراید:
نازنیان حرم را خون خلق بی دریغ / زآستان بگذشت و ما را خون چشم از آستین
خون فرزندان عم مصطفی شد ریخته / هم بر آن خانی که سلطانان نهادندی جبین
سعدی احتمالا" این شعر را در بغداد و در مرثیه کشته شدگان گفته است ولی بعد از آنکه مجبور به مهاجرت می شود و خود را به شیراز رسانده است. برای توجیه رفتار خود و جلوگیری از خشم ابوبکر سعد که نوه اش محمد شاه در واقعه جنگ بغداد همراه مغولان بوده است. در آخر ین بیت قصیده می گوید:
خسرو صاحب قران،غوث زمان،بوبکر سعد/آنکه اخلاقش پسندیده است و اوصافش گزین

هیچ نظری موجود نیست: