۱۳۹۲ فروردین ۲۴, شنبه

محتسب خم شکست و من سر او



روزی خدمت امام خمینی بودیم که بحث مشروب فروشی و آتش زدن اثاثیه آنجا مطرح شد.امام معتقد بودند:
آتش سوزی جایز نیست حتی شکستن شیشه ها هم جایز نمی باشد و آن اثاثیه مالیت دارند .آنچه مالیت ندارد  خود مشروب است؛ولی آن شیشه نه نجس است نه حرام و اگر شیشه را بشویند حلال است و مردم از آن استفاده می توانند بکنند.
در همان جلسه مرحوم پدر آیت الله فاضل لنکرانی هم حضور داشتند و می گفتند:اثایه هم به تبع همان مشروب چون مال حرام است هیچ اشکالی شکستنش ندارد.
دکتر زریاب خویی در ادامه خاطره خود می نویسند:بحث خیلی داغ شده بود و من  نمی خواستم در بحث فقهی  وارد شوم  ولی گفتم:در تاریخ هر چه اتفاق افتاده ،هم شراب را ریخته اند و هم جام  و ظرف را شکسته اند .چنانکه حافظ می گوید:
محتسب خم شکست و من سر او
سن   بالسن   و   الجروح   قصا ص
وادامه دادم:در زمان فتحعلی شاه یکی از علمای درجه یک تهران دستور داد که میخانه ها را تعطیل کنند.خودش آمد و خم و شیشه ها را شکست و بالاخره دولت دخالت کرد و شاعری رباعی زیر را سرود:
زاهد بشکست از سر خامی خم می
اسباب نشاط میگساران شد طی
گر بهر خدا شکست پس وای به ما
وربهر ریا شکست پس وای به وی
...
روزنامه اطلاعات/6دی ماه 1391/شماره 25490/ضمیمه فرهنگی/ 2


هیچ نظری موجود نیست: