۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

روغنی در شیشه بینی صاف و روشن،غافلی



وقتی کتاب آفتابهء زرین فرشتگان چاپ،صحافی و آماده انتشار شد،درست زمانی بود کتاب خدایان دوشنبه ها می خندند مسئله ساز شده بود و هیئتی جدید در ارشاد بسر کار آمده بودند و بی امان و بدون عنایت به محتویات کتاب برای آنکه  کشتن گربه دم حجله،چهار هزار جلد کتاب صحافی شده را دم تیغ ماشین های برش گذاشتند و این در روزگار تسلط مهندسین بر وزارت ارشاد در اوایل سال 1375 بود.
استاد  پاریزی در ادامه توضیح چاپ چهل و نهم خود می نویسند: تا دوم خردادی پدید آمد و کارها به روال دیگری افتاد و کتاب چاپ شد و نه شورشی را برانگیخت و نه تخت کسی را واژگون کرد....
روغنی در شیشه بینی صاف و روشن،غافلی
تا چها در آسیا بر دانهء کنجد گذشت؟
.....
باستانی پاریزی/ خود مشت مالی/ص326-330 

هیچ نظری موجود نیست: