۱۳۹۲ فروردین ۲۳, جمعه

"بهمن"به شوق میوه سلامم گفت




استاد محمد علی بهمنی درباره ترانه سازی اش می نویسند:
علاقه زیاد به حضور در شب های شعر و نشست های ادبی و .... مشکلاتی از جمله بیکاری را برایم فراهم کرد.پسرم"بهمن" تازه زبان باز کرده بود و تقاضای سیب داشت.شبی  آنچنان در برابر چشمان به شوق سیب نخوابیده او شکستم که شعر "هزار مرتبه کوچکتر" را گفتم:
با کوله بار خستگی ام بر دوش
از رنج روز آمده بودم
"بهمن"به شوق میوه سلامم گفت
-دستم تهی ز مرحمت باغ-
آن شب هوای خانه چه شرجی بود
پیشانی ام چه بارش سردی داشت
تصویر کن!
تصویر کن!
مردی در آستانه در،می مرد
مردی هزار مرتبه کوچکتر،
-از چشم های کوچک"بهمن"
....
خلوت انس/ج3/ص134

هیچ نظری موجود نیست: