۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

خواستم خشت ز خم گیرم و می از لب جام

وقتی دادگاه نظامی رای خود را دربارهء محکومین حادثهء 21 فروردین کاخ مرمر داد. یکی از آن سه نفر پرویز نیکخواه بود که با توصیه برخی از افراد به شاه ،از حکم اعدام انها جلوگیری شد.و پس از آزادی مراحل ترقی را خیلی زود پیمود و در تلویزیون همه کاره شد ولی پس از انقلاب 57 مجددا" اعدام شد.
اما قاضی دادگاه پرویز نیکخواه –سرلشکر تاج الدینی- پس از انقلاب سال 57 به زندان افتاد .او در زندان اوین نیز نمونه یک انسان کامل و مذهبی بود و آ قایان محمد جواد حجتی کرمانی و محمود دعایی برای رهایی او تلاش های زیادی کردند.
دکتر باستانی پاریزی می نویسند؛ یک روز به شوخی به آقای حجتی گفتم:
-تنها یک کرمانی جدیدالاسلام می تواند این روحیه را داشته باشد که محکوم دادگاهی بوده باشد،و یک روز برود و به نفع رئیس همان دادگاه،در دادگاه بعدی،شهادت بدهد!
و آقای حجتی پاسخ دادند:اگر این مرد آن روز رئیس دادگاه نبود،ما حتما" محکوم به اعدام می شدیم،او ما را به 4 سال محکوم کرد که بلافاصله در تجدید نظر دادستان،حبس ما را به دوازده سال،دادگاهی دیگر،بالا برد.
اما سرلشکر بخاطر بیماری قلبی که داشت دچار سکته شد و به بیمارستان منتقل شدند و در بیمارستان فوت کردند.بقول شاعر:
خواستم خشت ز خم گیرم و می از لب جام
چرخ ،دوری زد و خشت لب ایوانم کرد

هیچ نظری موجود نیست: