۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه

شهریارا، بگو دگر نکشند!

صادق سرمد (1286-1339)از قصیده سرایان معاصر است.او در رشته ادبیات و حقوق فارغ التحصیل شد و از سال 1307 به وکالت دادگستری اشتغال ورزید و بعد از شهریور 1320 وارد عالم سیاست شد و امتیاز روزنامه صدای ایران را گرفت وتا شش سال به کار مطیوعاتی پرداخت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 در حالی که مرحوم سرمد سمت ملک الشعرایی دربار پهلوی را داشت و از طرفی وکیل دربار در دعاوی حقوقی و قضایی بود با مشاهده حوادث سی تیر و غیره قصیده زیر را سرود که مورد غضب دربار قرار گرفته و از دایره حکومت خارج وبه میان مردم آمد:
شهریارا، بگو دگر نکشند / زآنچه کشتند،بیشتر نکشند
بس بود آنچه پیش ازین کشتند / باز گو بعد ازین دگر نکشند
گر چه خیر بشر به دفع شر است / بشر از بهر دفع شر نکشند
ما که ضد رژیم کشتاریم / دوست داریم بی ثمر نکشند
این جگر گوشه گان پدر دارند / پیش چشم پدر،پسر نکشند
این پدر مردگان پسر دارند / پبش چشم پسر ،پدر نکشند
فاسد ار کشتنی بود بر گوی / که چرا دزد سیم و زر نکشند؟!
دزد،بدتر ز خائن است از چیست؟/ دزد از خائنان بتر نکشند
کشتن خائن وطن چه ثمر / دزد مال وطن اگر نکشند
این خیانت اثر از آن دزدی است / تا موثر بود،اثر نکشند
مشجر ظلم،بار کیفر داد / بار باقی ست تا شجر نکشند
ریشهء ظلم باید از بن کند
ریشه تا هست،برگ و بر نکشند

هیچ نظری موجود نیست: