۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

دوباره باز بهار آید و پدید آرد

هنگامی که برای دکتر پرویز خانلری (1369-1292) به قول اخوان ثالث "چشم زخمی از گذشت گردون" رخ داده بود.
اخوان بهمراه جمعی از شعرا به ملاقات دکتر خانلری که هنوز عصا بدست بودند می روند و قطعه شعر زیر را که برای تسلای ایشان سروده بودند را تقدیم می کند:
بزرگوارا عزیزا،مباش رنجه که چرخ / نمود چهر دگر گون و کرد کار دگر
زمین بگردد و گردون بسی پدید کند / زمانهء دگر و روز و روزگار دگر
بلای صعب زمستان یقین شود سپری / دوباره نوبت دیگر رسد بهار دگر
شنیده ای مثل سیب را و می دانی / مثل حکایت ازین سان کند هزار دگر
هزار چرخ زند سیب برفکنده فراز / که زی فرود بیاید به دست بار دگر
بزرگوارا،گیتی ستم بسی کرده ست / چنانکه بر تو،بر بس بزرگوار دگر
تو یادگار نهادی بسی بزرگ آثار / کز آن جهان ادب دارد افتخار دگر
بمان و باز بهل،در فنون فضل و ادب / چنانکه هشتی،بسیار یادگار دگر
دوباره باز بهار آید و پدید آرد / درخت خشک و تهی نیز برگ و بار دگر
چنین غریب نماند فضائل ایران / ز دور دیده فراوان چنین مدار دگر
چنان نماند و جنین نیز هم نخواهد ماند / گذشت چرخ کند باز هم گذار دگر

هیچ نظری موجود نیست: