۱۳۹۱ آبان ۱, دوشنبه

کس نیست که تا بر وطن خود گرید

کمال الدین اسماعیل در موقع هجوم مغول بر خاک ایران مردانه قد علم کرد و در کوچه و بازار ،مردم اصفهان را بر ضد دشمن و خائنین بمبارزه می طلبید.وقتی خبر رسید که جلال الدین خوارزمشاه با مغولان جنگیده شاد شد و بنای رقصیدن گذاشت .


زمانی که شهر بدست مغولان افتاد،قصیده ای ساخت که دو بیت آن چنین است:

کس نیست که تا بر وطن خود گرید

بر حال تباه مردم بد گرید

دی بر سر مرده ای دو صد شیون بود

امروز یکی نیست که بر صد گرید

در سال 635 ق شاعر اسیر دشمن شد و پس از شکنجه او را بقتل رساندند. جنازه اش را در همان محلهء"جوباره"در چاه انداختند.گویند در زیر شکنجه رباعی زیر را می خواند:

دل خون شد و شرط جانگدازی این است

در حضرت او کمینه بازی این است

با این همه من هیچ نیارم گفتن

شاید روش بنده نوازی این است

....

سید محمد علی جمال زاده/مقاله رواج بازار شعر و شاعری/ارمغان شماره 5/ص211/مرداد1351

هیچ نظری موجود نیست: