۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

با که توان گفت اینکه:دوست مرا کشت؟

نعمان بن منذر وقتی به سنمار معمار کاخ با شکوه اش گفت:هرگز مثل این کاخ ندیده ام.سنمار گفت:من جایی دانم که اگر سنگی از آنجا برگیرید همه خراب شود.نعمان گفت:جز تو کسی داند؟گفت:نه.نعمان گفت:که معمار را از قلعه به زیر بیاندازند تا هلاک شودتا راز بر ملا نشود.


در سیاست نباید کسی از یک راز بزرگ مطلع باشد.گرفتاری های اعضاء عالی رتبه ک.ککگ.ب یا سی.آی.ا از همین نوع است،اکثر صاحب منصبان آنها نه بدست دشمن،بلکه به توطئه دوست به قتل می رسند:

دشمن اگر می کشد،به دوست توان گفتن

با که توان گفت اینکه:دوست مرا کشت؟

....

باستانی پاریزی/کاسه کوزهء تمدن/ص92

هیچ نظری موجود نیست: