۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

آنان که به نام نیک می خوانندم

سال سوم دبیرستان بودم که مبصر باهوش و زرنگمان –ناظمیان-از همکلاسی ها رای گیری کرد تا از میان دبیران خوبمان،یکی را برگزینیم . بچه ها با شور و هیجان یک یک معلم ها را نام می بردند و مبصر جلوی اسم ها علامت می زد.
چند روز بعد که دوازدهم اردیبهشت شد، هدیه ای به آقای قدیمی معلم پیشکسوت مدرسه تقدیم کردیم و از زحماتش تشکر کردیم.آقای قدیمی که آن سال بیش از چهل سال دبیر بود، ضمن تشکر از بچه ها،شعر سعدی را برایمان خواند:
آنان که به نام نیک می خوانندم
احوال بد درون نمی دانندم
گر زان که درون برون بگردانندم
مستوجب آنم که بسوزانندم

هیچ نظری موجود نیست: