۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

تو برو یار دگر پیدا کن

در دههء بیست ،منشی مدیر کل جیره بندی هیات دولت _بنام هلن-به جرم دزدی مقدار زیادی کوپن دستگیر و چند روز بعد آزاد شد.
یکی از شعرا به نام شیخ الشعرا در روزنامه بابا شمل شعر زیر را سرود:
همه جا صحبت کار هلن است / سخن از چشم خمار هلن است
کاتشین چهرهء بزم آرایی / کرده در شهر بپا غوغایی
زده با اسلحه حسن و جمال / راه دلهای بزرگان و رجال
نرگس مست و لب گلگونش / کرده یکسر همه را مفتونش
گفتم این دلبر سیمین بر کیست / وین هنرپیشهء افسونگر کیست
هوس دیدن رویش کردم / لاجرم روی به کویش کردم
زحمت و رنج فراوان دیدم / تا رخ آن مه تابان دیدم
واقا" زحمت بی حاصل بود / که فزون سال هلن از چل بود
باری ای زاغچه این یار تو نیست / این هلن لایق اشعار تو نیست
این زن آنکس که تو می گویی نیست / گلعذاری که تو می جویی نیست
در او کس نزند غیر عسس / در خور پخش کوپن باشد و بس
تو برو یار دگر پیدا کن / این هلن را هبهء بابا کن

هیچ نظری موجود نیست: