۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

شدیم و شد سخن ما فسانهء اطفال

سال 64 بود که بنزد استاد جمال زاده رفتم ، استاد یک نفس صحبت می کردند ،یکمرتبه حرفش را قطع کردم وگفتم:استاد عزیز،دکترها توصیه می کنند که گاهی در سخن گفتن هم باید امساک کرد، حرف زیاد شما را هم خسته می کند.
پیر مرد با ملایمت گفت:
پاریزی عزیز،تو اگر در حرف زدن کوتاه بیایی،حق داری! زیرا هنوز چهل ،پنجاه سال فرصت داری تا به سن من برسی و حرفهای خود را بزنی،اما من، دیگر فرصت زیادی ندارم.بنابراین اگر زبان یاری کند هر چه در چنته دارم باید به زبان آورم. من آفتاب لب بام هستم.به قول کسائی مروزی:
گذاشتیم و گذشتیم و بودنی همه بود
شدیم و شد سخن ما فسانهء اطفال


هیچ نظری موجود نیست: