اشیل ،تراژدی نویس یونان باستان در جنگ های بزرگی مثل؛ماراتن،سالامیس و پلاته شرکت نمود.او که در جوانی شجاعت های زیادی از خود نشان داده بود در اواخر عمر بسیار محتاط شده بود و حتی حاضر به خوابیدن در خانه های مسقف هم نبود.
زمانی برای تفریح به جزیره سیسیل رفته بود که عقابی لاک پشتی را با خود در هوا حمل می کرد و بخاطر دعوایی که با عقاب دیگر کرد طعمه سرنگون شد و یکراست به سر اشیل افتاد و سبب مرگش شد.
دکتر باستانی پس از نقل داستان فوق این شعر را می نویسند:
بی حکم او نیفتد برگی زهیچ شاخ
از جرم خاک تا به محلی که مشتری است
زمانی برای تفریح به جزیره سیسیل رفته بود که عقابی لاک پشتی را با خود در هوا حمل می کرد و بخاطر دعوایی که با عقاب دیگر کرد طعمه سرنگون شد و یکراست به سر اشیل افتاد و سبب مرگش شد.
دکتر باستانی پس از نقل داستان فوق این شعر را می نویسند:
بی حکم او نیفتد برگی زهیچ شاخ
از جرم خاک تا به محلی که مشتری است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر