۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

آن کس کز اینجا زر برد با دلبری دیگر خورد

زمانی رکن الدین از علمای مصر به دربار سلطان محمد تغلق حاکم دهلی آمد و مورد عنایت شاه قرار گرفت.این شیخ پس از چندی با اموال و هدایای فراوان سلطان تصمیم گرفت به موطن خود مراجعت نماید.ولی پیش از آنکه به کشتی برسد راهزنان هر چه داشت را به غارت بردند و شیخ دست خالی به دربار بازگشت و احوال خود را بیان کرد.سلطان در پاسخ بیانات او به این شعر مولانا اکتفا می کند:
آن کس کز اینجا زر برد با دلبری دیگر خورد
تو کژ نشین و راست گو آن از چه باشد؟از خری

هیچ نظری موجود نیست: