۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

روزگاریست که تصدیق نمی باید کرد

فرهاد میرزا در نامه ای به ناصرالدین شاه می نویسد:"در ایامی که حاکم لرستان بودم،شب ها از ترس لرها خواب به چشمانم نمی آمد و آنقدر متوحش بودم که بایستی نمازهایی که در آنجا خوانده ام را دوباره بخوانم و با فراغ بال تجدید کنم!"
و حالا کتاب هایی که در چند سال اخیر تجدید چاپ شده،کم و کاستی هایی دارد که بلای سانسور آنها را دگرگون کرده است و حالا باید دوباره بصورت اول تجدید چاپ شود تا رنگ و بوی اولیه را بدهد.
دکتر باستانی در ادامه می نویسند:یکبار یکی دو مقاله ام را که از کتاب هایم نقل کرده بودند را خواندم،خودم آنرا باز نشناختم:
روزگاریست که تصدیق نمی باید کرد
اگر از صبح، کسی لفظ صداقت شنود

هیچ نظری موجود نیست: