۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

او سبز بود و گرم!

همسر زنده یاد سلمان هراتی می گوید:"سر قبر سهراب که رفتیم،سلمان گفت؛ همین روزها برایم اتفاقی خواهد افتاد.مرا بیاورید همین جا دفن کنید."
یکماه و نیم بعد در غروب نهم آبان 1365 که از تدریس هنر به دانش آموزان روستایی در تنکابن در جاده لنگرود_رودسر بر می گشت تصادف کرد و در جوار حق آرام گرفت.
قیصر امین پور پس از پر کشیدن سلمان در مطلبی نوشت:"آیا شاعران نیز می میرند؟"و:
افتاد
آن سان که برگ
_آن اتفاق زرد_
می افتد
افتاد
آن سان که مرگ
_آن اتفاق سرد_
می افتد
اما او سبز بود و گرم که
افتاد

هیچ نظری موجود نیست: