۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

دنیا به اشک مادر من اعتنا نکرد

پس از کودتای 28 مرداد 1332 مهدی اخوان ثالث،دو بار دستگیر و به زندان افتاد.برای خلاصی از زندان مجبور شد توبه نامه ای امضاء کند و انزجار خویش را از حزب توده اعلام نماید. ضمنا" قصیده زیر را به همین مناسبت سرود و چندی بعد در مجله ایران ما منتشر شد:
تا چند عمر خویش به زندان هدر کنم / هنگام آن رسید که فکری دگر کنم
تا کی درین سرای سیه،سر به روی دست / صبحی به شب رسانم و شامی سحر کنم
سیمرغ روح را که فلک بود عرصه اش / در این سکنج،طعمه ز لخت جگر کنم
ده ماه رفت و هستی و صبرم تمام شد / زین پس بنای زندگی از نو مگر کنم
کس برسرم به مهر نزد سنگ دوستی / تا سینه پیش تیر حوادث سپر کنم
سهل است این سخن،که ربودند مال من / آن ناکسان که بایدشان جان هدر کنم
گفتم هزار بار،که با دست خویشتن / بنیاد هستی ام را،زیر و زبر کنم
تا چند ،هفته ای دو کرت پشت میله ها / بر اشک های مادر و خواهر نظر کنم
بالله که قوت زندان،زهرم شود به کام / چون یادشان به سفرهء بی ما حضر کنم
گر سر گذشت خویش بگویم به کوه و دشت / وآفاق را ز آتش دل با خبر کنم
دود از دل تجرد صحرا برآورم / آه از نهاد صخرهء صما به در کنم
دنیا به اشک مادر من اعتنا نکرد / من شکوه زین جفا به مزار پدر کنم
**
گفتند:شو خطر کن،مهتر شوی به قدر / من مهتری نخواهم،پس چون خطر کنم؟
سودند سر به خاک رضا،کاره های قوم ؟ من مرد هیچ کاره چه خاکی به سر کنم؟
صاحب غرض بگفت که امید تودگی ست / زین دشمنی چگونه سر ای دوست بر کنم؟
بالله که باطل است و دروغ است این سخن / من گر کنم ز شارع حق رهگذر کنم
رندی شرابخواره و درویش همچو من / کی فرصت سیاست پر شور و شر کنم؟
مجنون نیم که خاک وطن را که پر زر است / بگذارم و زراعت در کنگور کنم
من تودگی نبوده ام ونیستم،وگر / باید گواهم،ایزد و پیغامبر کنم
من منضجر ز حزب خطا کار بوده ام / وز این طریق،تا بودم جان ،حذر کنم
میخواره را اگر چه دعا دیر می برند / اما من این دعا کنم و مختصر کنم

هیچ نظری موجود نیست: