۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

ای بهانه ای برای ماندنم

مرحوم حسین منزوی و همسرش قبل از آنکه فرزندشان متولد شود ،نام فرزندشان را انتخاب کرده بودند. و اصلا" فکر نکرده بودند که اگر فرزندشان پسر باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.هر دو نام "غزل" را برگزیده بودند.
پدر بزرگش محمد منزوی نیز که از شاعران زمان خود بود، غزلی برای غزل سرود و در ابتدای آن می نویسد:برای غزل که بیش از غزل های پدرش دوستش دارم.
ای عزیز مهربان من غزل / ای فروغ دیدگان من،غزل
ای شقایق،ای اقاقی،ای سمن / ای شکوه گلستان من،غزل
ای پرستوی بهاری،لی نسیم / ای بهار بی خزان من،غزل
ای بهانه ای برای ماندنم / ای تو عمر جاودان من،غزل
درسیاهی شبی که بود وهست / چلچراغ زرنشان من،غزل
ای ستارهء ستاره های من / ای عروس کهکشان من غزل
با تلالو تولد تو،شد /پر ستاره آسمان من،غزل
دیشبم به خواب،حرف می زدی / ای فصیح بی زبان من،غزل
ای تو شعر بهترین وبرترین / شاه بیت خانمان من،غزل
شهد خنده یی به کام من بریز / ای حلاوت دهان من،غزل
عطر بوسه ای به روی من بپاش / ای گل،ای گلابدان من،غزل
سر به سینه ام بنه،زیاده کن / اشتیاق بی کران من،غزل
شادمانه تا ببویم و ببوسمت
تا بگویمت که:جان من،غزل

هیچ نظری موجود نیست: