۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه

آنکه هستیم بجان منتظر دیدارش

خود مختاری آذربایجان در خلال جنگ جهانی دوم ،مساله پیچیده و لا ینحلی برای سیاستمداران ایرانی شده بود . قوام که به نخست وزیری رسیده بود،اولین گامش حل مسالمت آمیز آذربایجان بود .بنابراین در سفری که به مسکو رفت با مقامات شوروی وارد مذاکره شد.
مردم کشورمان با نگرانی سفر نخست وزیر را رصد می کردند. رهی معیری درباره نگرانی سفر قوام می سراید:

آنکه هستیم بجان منتظر دیدارش / چشم داریم که بی بهره نماند کارش
مگر از کوشش وی هر چه بود فتنه و ظلم / زین پس از کشور ما محو شود آثارش
باز با ما سر لطف آورد استالین را / چونکه تاثیر کند در دل وی گفتارش
بدی و خوبی او در بر ما مجهول است / باش تا آید و معلوم شود مقدارش
آنچه می خواهد اگر بر ضرر ایران است / خواهش وی کند اندر بر ملت خوارش
کانچه می گوید اگر جمله به نفع وطن است / سر فرازش کند اندر بر ما گفتارش
باری امید که با خاطر خوش برگردد / آنکه امروز در افتاده به مسکو کارش
(آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست / هر کجا هست خدایا بسلامت دارش)

هیچ نظری موجود نیست: