۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

تا یک ورق از کلیله در گوشم شد

استاد جلال الدین همایی در نامه ای به استاد جلال الدین آشتیانی می نویسد:


بعد از بیست وپنج سال تحصیل که پس از فراغت از مقدمات منطق وریاضی وفلسفه که چهارده سال مداومش صرف به تحصیلات عالیهء فلسفه شده بود و خودم گرمترین حوزه های تدریس مغنی و مطول و شرخ شمسیه و شرح منظومه داشتم،خلاصه با دست پر وارد خدمات فرهنگ شدم،اما از بنده جز این نخواستند که گلستان و فراید رب دوست بالا کلیله و دمنه تدریس کنم؟چون این حال را دیدم پیش خود گفتم:"یا حسرتا علی ما فرتنا".این بود که هر چه اندوختهء چندین سال فلسفه و عرفان بود،همه را بر طاق نسیان نهادم:"حتی طارت علیه عناکب النسیان":

تا یک ورق از کلیله در گوشم شد

سیصد ورق از شفا فراموشم شد

.....

ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات87/ص1/31/3/1391 /شماره25340

هیچ نظری موجود نیست: