۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه

شعر است هیچ و،شاعری از هیچ هیچ تر

چهل یا پنجاه سال پیش،جمعی از فضلای ایرانی مثل مرحوم سعید نفیسی،ملک الشعرای بهار وفروزانفر وآقایان نصرالله فلسفی،دشتی وسید جلال تهرانی و محیط طباطبایی جلسات هفتگی داشتند.


زمانی در مجلهء ارمغان گفتگوی مفصلی بین مرحوم بهار و محیط طباطبایی بر سر "شهاب ترشیزی"در گرفت.بخاطز دارم یکی از این دو بزرگوار بر بالای مفاله اش نوشت:

شعر است هیچ و،شاعری از هیچ هیچ تر

درحیرتم که بر سر هیچ این جدال چیست؟

دنبالهء بحث"برسر هیچ" به جلسه فضلا کشیده شد و آقای سید جلال تهرانی که از طولانی شدن بحث عصبانی شده بود گفت:من دیگر به مجلس احمق ها نخواهم آمد،نصف مملکت را تیمور تاش گرفته و نصف دیگرش را داور،شما که مدعی علم و هوش هستید هنوز بر سر شهاب ترشیزی دعوا دارید"

.....

باستانی پاریزی/خود مشت مالی/ص92

هیچ نظری موجود نیست: