۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

بهرنگ!تو هم زود فراموش شدی

صمد بهرنگی دردوم تیرماه 1318 در محله چرنداب( جنوب تبریز )در خانواده ای فقیرچشم به جهان گشود. پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند .صمد داراي دو برادر و سه خواهر بود .پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی زندگی را می گذراند تا  آنکه فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز بودند،عازم قفقاز شود. او رفت و دیگر باز نگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر
۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت و در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغ‌التحصیل شد. از مهر همان سال در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمرش، در آذرشهر، ماماغان، قندجهان، گوگان، و آخیرجان در استان آذربایجان شرقی که آن زمان روستا بودند تدریس کرد.
در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلاتش را تا خرداد ۱۳۴۱ ادامه داد.
بهرنگی درنوزده سالگی (
۱۳۳۹) اولین داستان منتشر شده‌اش به نام "عادت" را نوشت. یک سال بعد داستان "تلخون" را که برگرفته از داستانهای آذربایجان بود با نام مستعار "ص. قارانقوش " در کتاب هفته منتشر کرد و این روند  در ۱۳۴۲، و داستان‌های دیگر ادامه یافت.
در سال 1341 صمد از
دبیرستان به جرم بیان سخنهای ناخوشایند در دفتر دبيرستان و بين دبيران ،اخراج و به دبستان انتقال یافت. یکسال بعد و در پی افزایش فعالیتهای فرهنگی، با توطئه رئیس وقت فرهنگ آذربایجان به کار صمد به دادگاه کشیده شد که متعاقبا تبرئه گردید. در 1342 کتاب "الفبای آذری" برای مدارس آذربایجان را نوشت که این کتاب پيشنهاد جلال آل‎‎‎احمد براي چاپ به كميته‎‎‎ي پيكار جهاني با بيسوادي فرستاده شد اما صمد با تغييراتي كه قرار بود در كتاب ايجاد كند با قاطعيت مخالفت كرد و پيشنهاد پول كلان را نپذيرفت و كتاب را پس گرفت .
سال 1343 همراه بود با تحت تعقيب قرار گرفتن صمد بهرنگي به خاطر چاپ كتاب «پاره پاره» و صدور كيفرخواست از سوي دادستاني عادي ۱۰۵ ارتش يكم تبريز و سپس صدورحکم تعليق از خدمت به مدت ٦ ماه. در این سال وی با نام مستعار افشین پرویزی کتاب انشاء ساده را برای کودکان دبستانی نوشت. در آبان همین سال حکم تعلیق وی لغو گردید و صمد به سر کلاس بازگشت.


بهرنگی در نهم شهریور ۱۳۴۷ در رود ارس و در ساحل روستای شام‌گوالیک غرق شد و جسدش را چند روز بعد در ۱۲ شهریور در نزدیکی پاسگاه کلاله در چند کیلومتری محل غرق شدنش از آب گرفتند. جنازهٔ او در گورستان امامیهٔ تبریز دفن شده‌است.
استاد باستانی پاریزی در سوگ صمد قطعه زیر را نوشت:
بهرنگ!تو هم زود فراموش شدی
از خاک،چو برگ گل،کفن پوش شدی
با موج چو رگبار هم آغوش شدی
آتش بودی،به آب خاموش شدی

هیچ نظری موجود نیست: