۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

بیاموز خوی بلند آفتاب

در شهر پیشاور به ملاقات عبدالهاشم خان رئیس دانشگاه پیشاور رفتیم.یک میز قدیمی و کهنه اتاق  اش را پر کرده بود.
چایی را در همان گوشهء اتاق رئیس دانشگاه روی اجاق در کمال سادگی دم کردند و آوردند.در همین وقت رئیس اظهار کرد با وجود موقعیت هایی که داشته ،برای پیشرفت پیشاورحاضر شده استدر این گوشه دانشگاه بماند و آنرا توسعه دهد.
استاد باستانی پاریزی می نویسند در جواب رئیس بی اختیار گفتم:
بیاموز خوی بلند آفتاب / به هر جا که ویرانه بینی بتاب
آقای قاسمی معاون دانشگاه سوال کرد:لابد این شعر گوش نواز محکم از فردوسی است؟
گفتم:خیر،بلکه از همشهریتان ادیب پیشاوری است.متوجه شدم که چندان با آشنایی ندارند و مختصز توضیحی از ادیب دادم و این دو بیت را هم خواندم:
به گوینده گیتی برازنده است / که گیتی به گویندگان زنده است
کسی کو ز دانش برد توشه ای / جهانیست بنشسته در گوشه ای
....
از پاریز تا پاریس/ص216

هیچ نظری موجود نیست: