۱۳۹۱ مرداد ۲۶, پنجشنبه

مهد شمس و کعبهء ملای روم

سالها قبل،مرحوم شهریار از تمامی شعرای مشهور دعوت نمودند تا در"شب شهریار"حاضر شوند.
با هواپیمایی که پر از شاعران بود به طرف تبریز حرکت کردیم و اگر چه حال استاد شهریار خوب نبود.ولی ایشان برای استقبال تا پای هواپیما آمده بودند و با مسافرین خوشامد بگوید.
استاد بیژن ترقی می نویسند:شهریار پس از احوال پرسی آهسته گفتند:من روزه هستم،شما به هتل بروید و بعد از افطار با یکی دو تن از شاعران به منزل من بیایید.
در شب اول شعر خوانی،استاد شهریار مثنوی بلندی در تجلیل از شاعران را قرائت کردند و سپس شاعران دیگر اشعارشان را خواندند.
شب ها بعد از اجرای بزنامه به منزل استاد شهریار رفته،و ایشان با تقاضای دوستان قطعاتی از اشعرشان را بهمرا سه تار می خواندند.از جمله شبی شعر مولانا در خانقاه شمس را که تجلیل از سعرا بود را خواندند:

رودکی گه گاه رودی می زند / خوش،سمرقندی سرودی می زند

"بوی جوی مولیان آید همی / یاد یار مهربان آید همی"

سعدی آن گوشه قیامت می کند / وصف آن رخسار و قامت می کند

خواجه با ساز خوش و آواز خوش / خوش فکنده شوری از شهناز خوش

مجلس آرائی نظامی را رسد / آن سخن پرداز نامی را رسد

نظم مجلس بر نظامی داد ه اند / جام پیمودن به جامی داده اند

می کشد خیام،خم می به دوش / بر شود فریاد فردوسی که:نوش

**

شهر تبریز است و مشگین مرز و بوم / مهد شمس و کعبهء ملای روم

شهر ما از شور لبریز آمده است / وه که مولانا به تبریز آمده است

شهر ما امشب چراغان می کند / آفتاب چرخ مهمان می کند

شرح شورانگیز عشق شهریار / در غزل می پیچد و سیم یه تار

**

دورباش شاه پشت در رسید / پیر دربان هو حق از دل بر کشید

اینک آمد از در آن دریای نور / موسئی گوئی فرود آمد ز طور

زیر یک بازو گرفته بوسعید / بازوی دیگر جنید و بایزید

خیمه بر سر داشته خیام از او / غاشیه بر دوش شیخ جام از او

گیسوانی هالهء صبح ازل / حلقهء خورشید حسن لم یزل

چشم می بیند به سیمای مسیح / گوش می پیچد در آیات فصیح

کس نداند فاش کرد اسرار او

"هرکسی از ظن خود شد یار او"

**

از پشت دیوارهای خاطره/بیژن ترقی/ص236

هیچ نظری موجود نیست: