۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

معاشران گره از زلف یار باز کنید

شکوه السلطنه عموزادهء وثوق الدوله بود وریاست دفتر رضاشاه را داشت واو کسی است که رشوت وثوق را به خزانه دولت برگرداند.


استاد حبیب یغمایی در خاطراتش می نویسد:

روزی در زمان وزارت مرحوم تقی زاده به ملاقات یدالله عضدی به دربار رفتم.مرا در دفتر شکوه الملک نشاند وگفت شما دو نفر شاعر باهم صحبت کنید تا من بازگردم.
شکوه الملک به من که جوانی نورس بودم نگاهی چون عاقل اندر سفیه انداخت و گفت:شعری از خود بخوان و من غزلی خواندم.در هر بیت توجه و تحسین بیشتری می کرد وبعد از حافظ گفتگو کردیم و گفت از غزلیات حافظ کدام بهتر است؟عرض کردم تکلیفی شاق می فرمایید چگونه ممکن است چنین انتخابی کرد؟گفت برای آقا(وثوق الدوله)قالیی می بافند و قرار شده غزلی از حافظ بر حاشیهء قالی بافته شود و من این غزل را انتخاب کردم:

معاشران گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

عرض کردم البته درباره رئیس دولت و بر فرش او چنین غزلی مناسب تر است.

....

اطلاعات/ضمیمه فرهنگی/28 تیر 1391/شماره 25363/ص2

هیچ نظری موجود نیست: