۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

افسانهء نیک شو نه افسانهء بد


ابوالحسن تفرشیان از افسران نظامی حزب توده در خودمختاری ملا مصطفی بارزانی در کردستان در اواسط دههء بیست بهمراه نیروهای کرد با ارتش ایران می جنگدو سرانجام به کشور عراق پناهنده می شود و حدود سه سال در زندان های عراق است تا اینکه تحویل دولت ایران داده می شود.و دولت ایران نیز او را به حبس ابد محکوم می کند.خانواده تفرشیان هم به شوروی مهاجرت می کنند.
سرانجام در سال 1350 با یک درجه تخفیف از زندان بیرون می آید.و متوجه می شود که همسرش نصرت از دنیا رفته است به نزد دختر ش فریده به برلن شرقی می رود،و قصه زندگیش را برای دخترش تعریف می کند.
پس از انقلاب سال 57 به ایران می آید،و در سال 1362 مجددا" به زندان می افتاد و هنگامیکه آزاد می شود،دو بار عمل جراحی قلب می کند وسرانجام در سال1369 در سن 71 سالگی از دنیا می رود. بر روی سنگ مزار او در بهشت زهرا این شعر نوشته شده است:
باری چو فسانه می شوی ای بخرد
افسانهء نیک شو نه افسانهء بد

هیچ نظری موجود نیست: