۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

مهتری گر به کام شیر در است


سالها قبل که در پادگان سیدالشداء(ع)بهمرا ه شهیدان حمید و منصور بودم ،فرمانده گردانمان برادر دمشناس بود.او که عارفی خودساخته بود عبارات شیرین و نغزش ما را به سمت کلمه الله سوق می داد.
یکی ار نصایحی که همیشه می گفت این شعر حنظله بادغیسی است که در چهار مقاله نظامی عروضی آمده است:
مهتری گر به کام شیر در است
شو خطر کن زکام شیر بجوی
یا بزرگی و ناز و نعمت و جاه
یا چو مردانت مرگ رویاروی

هیچ نظری موجود نیست: