۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

آن یک از بی خری و این زخری


در سال 877 ه.ق مولانا عبد الرحمن جامی عازم سفر حج می شود.دو نفر از دوستان نزدیکش که شاعر هم بودند بنامهای ویسی و ساغری، وعده همسفری به او می دهند.ولی هنگام عزیمت ویسی عذر می آورد که الاغ نداردو پیاده رفتن هم برایش دشوار است. وساغری نیز چون خسیس بود و مخارج سفر حج را گران می دید از همسفری جامی منصرف شد.
امیر نظام احمد سهیلی در خصوص همراهی نکردن این دو شاعر شعر زیر را گفته است:

ویسی و ساغری بعزم حرم / گشته بودند هر دوشان سفری
نیمهء راه هر دو واماندند / آن یک از بی خری و این زخری
....
باستانی پاریزی/ نون جو و دوغ گو/ص252

هیچ نظری موجود نیست: