۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

نه هر آن کو اندر آخور شد،خر است


الهیار صالح در زمان جنگ جهانی دوم ،وابسته اقتصادی ایران در سفارت امریکا بود.چون بحران داخلی مملکت را می بیند به ایران می آید تا به گفته خودش به داد دل هم وطنان برسد .اوبا هواپیمای جنگی داکوتا خود را به ایران می رساند.
روزنامه ها پس از رفتن رضا شاه با تیراژ وسیع منتشر می شدند و احزاب گوناگونی نیز از دل رژیم دیکتاتور متولد شده بودند که هر یک با شعارهای خود عضو جمع می کردند.روزنامه توفیق هم برای تفریح اجتماعی حزب خران را تشکیل داده بود و با تیراژ زیاد با عناوین خر مقاله ،دم مقاله ،قلم خر دبیر و دبیر کل خران و ... منتشر می شد.
آقای الهیار صالح در خاطراتشان می نویسند : روز سوم زنگ خانه مان به صدا در آمد و پستچی نامه ای را به من داد وامضاء گرفت. پاکت از روزنامه توفیق بود،تعجب کردم که من ارتباطی با آن نشریه ندارم.روی پاکت نوشته شده بود فقط شخص آقای صالح نامه را باز کنند ولا غیر. پاکت را گشودم.پاکت دیگری در آن بود و روی آن نوشته شده بود : فقط جناب صالح باز کنند . پاکت سوم را گشودم و پاکتی دیگر ،و روی آن نوشته بود امیدوارم با خوشحالی تمام این پاکت را باز کنید.پاکت چهارم مارک حزب خران را داشت.آنرا باز کردم،یک کارت خوش خط که در آن نام من به فارسی و لاتین با مارک حزب خران مزین شده بود و نامه ای ضمیمه آن بود که نوشته بود:
آقای محترم،امیدوارم عضویت حزب ما را پذیرا باشید،زیرا کسی که در این غوغای جنگ وانفسا حاضر می شود از آن دنیای نعمت و برکت چشم بپوشد،وبه استقبال قحطی و غلا و تیفوس وناامنی،با هواپیمای داکوتا،به این طرف دنیا پرواز کند،هیچکس لایقتر ازو برای عضویت حزب ما نیست.
استاد با ستانی می نویسند که مرحوم صالح مصداق این شعر مولانا است:
آدمی باش و زخر گیران مترس / خر نیی ای عیسی دوران مترس
چرخ چارم هم زنور تو پرست / حاش لله کی مقامت آخورست
تو ز چرخ و اختران هم برتری / گر چه بهر مصلحت در آخوری
میر آخور دیگر و خر دیگرست / نه هر آن کو اندر آخور شد،خر است
.....
باستانی پاریزی/نون جو و دوغ گو /ص198

هیچ نظری موجود نیست: